در اینکه ویدئو مارکتینگ یکی از استراتژی های مهم برای برندهاست، شکی نیست. این مساله، ایده تازه ای نیست. مساله مورد بحث، این است که چگونه این شیوه از بازاریابی در شبکه های اجتماعی گوناگون موثر است.
در حقیقت ویدئو مارکتینگ دیگر یک قطعه از طرح کلی مارکتینگ محسوب نمیشود. بلکه ویدئو مارکتینگ به هسته مرکزی کمیپن های تبلیغاتی و ابزار توسعه یک برند یا شرکت تبدیل شده است! به خصوص آنجاکه صحبت از سیاست های شما در شبکه های اجتماعی مطرح میشود.
به گونهای که ویدئوها شبکه های اجتماعی را قبضه کردهاند. بنابر گزارش تحقیقاتی HubSpot بیشترین کانالهایی (چهار مورد از شش مورد) که مردم دنیا برای دیدن ویدئو به آنها مراجعه میکنند، شبکههای اجتماعی هستند. فیس بوک هم پیش بینی کرده که این شبکه اجتماعی تا کمتر از 5 سال آینده تماما ویدئو محور باشد! به این ترتیب، اگر ویدئو نسازید و آن را با مشتریانتان به اشتراک نگذارید، به زودی به حاشیه میروید.
از سوی دیگر ویدئو ساختن برخلاف چند سال گذشته دیگر یک امر سخت و هزینه بر نیست. بیشتر برندها و شرکت ها میتوانند ویدئوهایی با کیفیت بالا با گوشی هایشان درست کنند. بنابراین ویدئو ساختن آسانتر و ارزانتر از هر زمان دیگری است اما اعتبار ویدئو پررنگتر و مهمتر شده است.
ویدئو مارکتینگ طی چهار سال گذشته دچار فراز و فرودهای بسیار زیادی شده است. در سال 2016 به اشتراک گذاری ویدئوها به ناگهان به عنوان یکی از آیتمهای تولید محتوا محبوبیت فراوانی یافت. یک سال بعد ویدئو مارکتینگ جزو نخستین تاکتیکهای بازاریابی شد. و در سال 2018، تهیه و انتشار ویدئو از یک تاکتیک ساده به یک استراتژی مهم در کسب و کار تبدیل شد.
همچنین ساخت ویدئو بیشتر توسط یک تیم خلاق صورت میگرفت و گران تمام شدن ساخت ویدئو بیشتر مد نظر بود تا تمرکز بر آنالیز آن برای انتشار و نمایش.
گفته میشود تهیه و انتشار ویدئو در سال جاری، کاملا برخلاف آن چیزی است که در گذشته اتفاق میافتاد. به این صورت که دیگر ویدئو ساختن در یک شرکت، محدود به یک تیم خلاق و گران قیمت نیست. بلکه همه تیم ها از جمله تیم فروش، تیم بازاریابی یا تیم تحقیق و توسعه، ویدئو میسازند. حالا دیگر ساخت ویدئو در شرکت، گفتگو محور است و به شیوهای باید ساخته شود که قابل پیاده سازی و عملیاتی باشد.
تمام این مشخصه ها وقتی قوت بیشتری میگیرد که بدانیم بنابر پژوهش های HubSpot، بیش از 50 درصد مشتریان برندهای مختلف خواهان تماشای ویدئو به عنوان یک محتوای تولید شده هستند.
ویدئو مارکتینگ همچنین برای شرکت های سرگرمی نیز مفید است. ویدئوها در صفحات مقصد، نرخ تبدیل شرکت ها را تا 80 درصد بالا می برند. از سوی دیگر این تحقیقات میافزاید که صرف وجود کلمه «ویدئو» در عنوان ای میل های تبلیغاتی یک شرکت، احتمال باز کردن ای میل را تا 19 درصد بالا میبرد. 90 درصد مشتریان برندها هم گفتهاند که دیدن ویدئو به آنها کمک کرده تا تصمیم نهایی شان را برای خرید یک کالا بگیرند.
اینها، تمام واقعیت درباره اهمیت ویدئو مارکتینگ نیست. ویدئو مارکتینگ نه تنها بازار و نرخ خرید مشتریان را متاثر کرده است. بلکه در روند ارتباط فروشندگان با خریداران، تیم پشتیبانی و تغییر چشم اندازها نیز انقلابی برپا کرده است.
خلاصه اینکه ویدئو مارکتینگ، یک ابزار چندکاره است برای فروشندگان و کل تیم فروش در مسیرشان برای فروش کالا. چراکه ویدئو میتواند نرخ مشارکت مخاطبان را در شبکه های اجتماعی بالا ببرد. البته که در کنار فروشندگان، تیم تجزیه و تحلیل ویدئو نیز باید فعال باشد و در این مسیر به فروشندگان کمک کند. تجزیه و تحلیل بازخورد مخاطبان به فروشندکان سرنخ هایی درباره اولویت های فروش و دسته بندی محصولات میدهد.
به همین ترتیب تیمهای دیگر از جمله تیم خدمات پس از فروش یا تیم ارتباط با مشتریان نیز میتوانند از این ابزار برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنند. ویدئوهای دانش محور، ویدئوهای در حال ساخت، استوری های مشتریان و …. راههای متعددی هستند که کمک می کند تیم پشتیبانی مشتریان بتواند تجربیات کامل و فردی را ثبت و ضبط کند.
درپایان به نقطه اول بحث بازمیگردیم. جایی که عنوان شد اعتبار ویدئو بیشتر و مهم تر شده است. پژوهش های HubSpot میگوید که مشتریان و مصرف کنندگان ویدئوهایی را که کیفیت چندانی ندارند به ویدئوهای با کیفیت بالا که مصنوعی و غیر قابل اعتبارند، ترجیح میدهد. حال سوال این است که اعتبار برای شما به عنوان یک شرکت چه معنایی دارد؟ پاسخ این است: ویدئوهایی که برای یک کسب و کار در دسترس باشد و با هر بودجه و تیمی قابل ساخت باشد.