اگر تا پیش از فراگیر شدن اینترنت، بازاریابی منحصر به تبلیغات محدودی همچون پخش تراکت و استفاده از رسانه های سنتی یا تبلیغات محیطی بود، هم اکنون راه های پیش روی شرکت ها و برندها برای تبلیغ خدمات و محصولشان آنقدر متنوع و گسترده است که در انتخاب شیوه درست به مشکل برمیخورند و دچار تردید می شوند. جایگاه دیجیتال مارکتینگ
حوزه دیجیتال مارکتینگ که منحصر به بازاریابی اینترنتی است نیز از ۲۰ سال گذشته تاکنون تفاوتهای بسیار زیادی کرده است. آنچه را امروز شاهد آن هستیم، دیروز نمیتوانستیم پیش بینی کنیم. امروز هم به طور قطع و یقین نمیتوانیم مطمئن باشیم فردای دیجیتال مارکتینگ چگونه فردایی است اما در اینجا تعدادی از محتمل ترین تغییرات و پیشرفت های این حوزه آمده اند.
تمایل کاربران موبایل به نوشتن، تنها انگیزه کسب و کارهای تازه و در عین حال تغییر مناسبات معمول در دیجیتال مارکتینگ است.
بنابر پیش بینی های Barry Schwartz تا سال ۲۰۲۰ بیش از نیمی از جستجوها، صوتی خواهد بود. بنابراین کارشناسان این حوزه باید تدابیر جدیدی برای این شیوه از جستجوها پیدا کنند. به عنوان مثال لحن مکالمه را در نوشتارشان به کار گیرند و پیشبینی کنند که مردم چه کلمات کلیدی ای را برای جستجوهای مورد نظرشان به کار میگیرند.
جایگاه دیجیتال مارکتینگ در ۵ سال آینده
اگرچه فاصله زیادی تا پا گرفتن انواع واقعیت مجازی در دیجیتال مارکتینگ داریم، مصادیق استفاده از هوش مصنوعی به شکل گسترده ای رو به رشد است. هوش مصنوعی در اپلیکیشن ها، تشخیص چهره و هویت، شخصی سازی اپ ها، چت بات ها و کمپین هایی که به ازای هر یک کلیک به طرف قرارداد پول میپردازد، استفاده میشود. پیش بینی میشود شرکت ها یا بازاریابان اینترنتی که امروز در این زمینه سرمایه گذاری کنند، در آینده رقیب جدی دیگر کسب و کارها خواهند شد.
دهه هشتادی هایی که مصرف کنندگان بعدی هستند، به جز سلیقه خاص شان در مصرف کالا و خدمات، یک ویژگی منحصر به فرد دیگر هم دارند. و آن این است که آنها آگاهی اجتماعی بیشتری نسبت به بحران های اطرافشان دارند. بنابراین مصرف کنندگان به غیر ارائه یک کالای خوب، انتظارات دیگری هم از برندها دارند. آنها ترجیح می دهند از شرکتهایی خرید کنند که به مسائل اخلاقی و بهبود جامعه و حتی دنیا اهمیت میدهند. به عنوان مثال تغییرات آب و هوا، عدالت اجتماعی، فقر و تساوی درآمد زن و مرد در حال مهمتر شدن است و چشم دنیا به سوی برندهایی است که به این موضوعات میپردازند. و با توجه به همه این مسائل، شرکتها و برندها باید روابط عمومی بسیار قوی ای داشته باشند و خود را نسبت به مسائل مهم اجتماعی علاقه مند و پویا نشان دهند. این تدبیر در حقیقت اهمیت وجود مسئولیت اجتماعی را به شرکت ها گوشزد میکند.
جایگاه دیجیتال مارکتینگ در ۵ سال آینده
اصلا مهم نیست دیجیتال مارکتینگ به کدام سمت و سو میرود. به هر حال داستانسرایی های خوب پای ثابت و اصلی بازاریابی اینترنتی باقی می ماند. مطمئنا برندها باید جایگاه والای خود را در مقایسه با دیگر برندها حفظ کنند اما اینکه مشتری را در یک جایگاه والا –درواقع برترین جایگاه- نگاه دارند، مهم تر و حیاتی تر است. داستانسرایی خوبی که احساسات مخاطب را در نظر بگیرد و به این موضوع بپردازد، در پنج سال آینده جزو کلیدی ترین ابزارهای دیجیتال مارکتینگ خواهد بود.