روابط عمومی خوب ، روابط عمومی بد!

روابط عمومی خوب یا بخش ارتباطات یک سازمان، یکی از اعضای حیاتی سازمان به حساب می آید. اما این عضو حیاتی چه کار باید بکند یا چه ویژگی هایی باید داشته باشد تا بتوانیم عملکرد آن را برجسته و مثبت تلقی کنیم؟
بیل رویس که در شرکت Weber Shandwick کار میکند، به چند سوال حیاتی در این باره پاسخ داده که در ادامه به آن می پردازیم.

به نظر شما ارتباطات خوب و پایدار در یک سازمان چگونه است؟

از نظر من ارتباطات خوب وابسته به مدیریت و به خصوص مدیر روابط عمومی است. مدیرانی که فراتر از کار و نقش سازمانی شان فکر و عمل می کنند. آنها این فراسازمانی اندیشیدن را می سنجند تا ببینند با گسترش ارتباطات شرکت، چه فرصت ها و چالش هایی برای کسب و کارشان وجود دارد. آنها اگر استراتژی داستانسرایی را در دستور کارشان قرار دهند، به بهترین و معتبرترین شکل ممکن آن را انجام می دهند و داستانشان چیزی نیست جز آنکه به کسب و کارشان کمک کند. روابط عمومی خوب 
اما آنها که جزو بدترین های این حوزه هستند، آنهایی هستند که بیش از اندازه به برنامه مدون سالانه در این دپارتمان تکیه می کننند. آنهایی که تنها نقطه اتکایشان گزارش های دریافتی از بخش خدمات مشتری است. و آنهایی که به ارتباط رخ به رخ با مصرف کننده و مشتری اعتقاد و اتکا ندارند.

باتوجه به تجربیات کاری و تعاریفی که از ارتباط خوب در یک شرکت دارید، چه سازمان هایی هستند که در این زمینه خبره اند؟

روابط عمومی خوب ، روابط عمومی بد!

روابط عمومی خوب ، روابط عمومی بد!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

در حوزه کالاهای مصرفی و خرده فروشی، فهرست طولانی ای از برندها و شرکت های موفق در این زمینه داریم. نایک، نسله و ام اند اس، چند مورد شناخته شده در این فهرست هستند. وال مارت، پاتاگونیا و پوما هم در حوزه کارهای روابط عمومی و ارتباطات، یک سر و گردن بالاتر از دیگر برندها هستند. اما تعدادی از برترین های حوزه روابط عمومی هم در صنایع مهندسی و علم پایه هستند. به عنوان مثال فورد، تویوتا، شل یا صنایع اتکینز.

و چرا از این برندها با عنوان «برترین ها» یاد می کنید؟

ذهن مهندس ها به طور معمول همه استرس ها و ریسک ها را پیش بینی و ظرفیت ها را برررسی کند. آنها باید منابع محدود دنیا را در نظر بگیرند و مراقب تاثیرات کربن بر محیط زیست باشند. و کمپانی هایی که نام بردم توانسته اند دارایی های بلندمدت برای خود تعریف کنند و مراقب اثراتی باشند که می تواند ۴۰-۳۰ سال بعد بر محیط زیست اثر بگذارد. به خصوص که این شرکت ها هم فرصت ها را در صنعت شان سنجیده اند و هم تهدیدها را. روابط عمومی خوب 

فرض کنیم شما مدیر بخش ارتباطات یک شرکت خیلی بزرگ هستید، الان وقت ناهار است و درخواست یک شبکه تلویزیونی برای گفتگو با یکی از اعضای هیات مدیره به دست تان می رسد. مصاحبه قرار است درباره سیاست های زیست محیطی شرکت باشد و آنچه که شرکت شما انجام می دهد تا از میزان تغییرات اقلیمی بکاهد. تا زمان گفتگو ۵ ساعت فرصت دارید؛ با توجه به این فرصت محدود، چه کار می کنید؟

روابط عمومی خوب ، روابط عمومی بد!

روابط عمومی خوب ، روابط عمومی بد!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

من در اولین قدم، به سرعت جواب نمی دهم. ابتدا بررسی میکنم که آیا یکی از اعضای هیات مدیره برای آن زمان وقت گفتگو دارد یا نه. بعد، از تیم رسانه ای دپارتمان می خواهم که تمام جوانب این گفتگو را با تهیه کننده برنامه بررسی کند. اینکه چرا چنین درخواست گفتگویی به شرکت ما ارسال شده، چه سوالاتی قرار است در حین گفتگو پرسیده شود و اینکه گفتگو به شکل و صورتی خواهد بود.
در عین حال از بخش دیگری از اعضای تیمم می خواهم که ریسک ها و دردسرهای بعدی شرکت را بسنجند و بررسی کنند. و بعد از انجام تمام این کارهاست که حضور یا عدم حضور هیات مدیره را در برنامه تلویزیونی می پذیرم. 
و بر فرض که گفتگو را قبول کنیم، تیم تهیه کننده برنامه را در جریان موقعیت حرفه ای شرکت و برنامه و کارهایی که پیش رو دارد، و همزمان، عضو هیات مدیره شرکت را در جریان سوالات و برنامه قرار می دهیم.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *